135

پنج شنبه ها

چند قطره ایست

گریه ، خیراتم

134

من رسیده ام

تو کی می رسی

به پای من خسته

در دوست داشتن

133

انـدکـی ایـسـتـاد
بـر زمـیـن انـداخـت
سایه ی تن،ابرخسته
به یک آن بخارش کرد
حـسـادت خـورشـیـد

132

تکان می دهد

آب از آب رادر دل من

حرف که نه

سنگ می زند زبان تو