مچاله نوشت
تو من را یاد خودم می انداختی حالا من خودم را یاد تو می اندزد
55
پنج شنبه ها
هوا راجمع می کنم
تا گریه کنم در هوایت
جمعه ها را
سفره پهن می کنم
می چینم
غم و غصه و دلتنگی
می نشینم
چهار زانو به عزای تو
لب ِ سفره ی دل
+
نوشته شده در جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 14:47 توسط نائله یـوسفی |
کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.کامنت های تبلیغاتی حذف خواهند شد.
خانه
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین نوشته ها
نوشتههای پیشین
آذر ۱۳۹۹
مرداد ۱۳۹۸
شهریور ۱۳۹۶
مرداد ۱۳۹۵
بهمن ۱۳۹۲
دی ۱۳۹۲
آبان ۱۳۹۲
مهر ۱۳۹۲
شهریور ۱۳۹۲
مرداد ۱۳۹۲
تیر ۱۳۹۲
خرداد ۱۳۹۲
اردیبهشت ۱۳۹۲
فروردین ۱۳۹۲
اسفند ۱۳۹۱
بهمن ۱۳۹۱
دی ۱۳۹۱
آذر ۱۳۹۱
آبان ۱۳۹۱
مهر ۱۳۹۱
شهریور ۱۳۹۱
مرداد ۱۳۹۱
تیر ۱۳۹۱
خرداد ۱۳۹۱
اردیبهشت ۱۳۹۱
فروردین ۱۳۹۱
اسفند ۱۳۹۰
بهمن ۱۳۹۰
دی ۱۳۹۰
آذر ۱۳۹۰
آبان ۱۳۹۰
مهر ۱۳۹۰
شهریور ۱۳۹۰
مرداد ۱۳۹۰
تیر ۱۳۹۰
خرداد ۱۳۹۰
آرشيو
آرشیو موضوعی
دیالوگ
پیوندها
پروفایل
دختری که سلام نمی کنه
سنگ کاغذ قیچی
به لهجه ی دل
دق مرگی های من
BLOGFA.COM