156
شنید و شنید و دم نزد
خیانت ها را شمارد
گذاشت کنج ِ دلش
خط قرمز کرد
شکستنی ها را
کشید دور دلش
خیره شد نگاه به خلا
  
تاریکی ِ اتاق شد
با سیگار، روشن
تن ِ خسته ،شد
بــا دود ، نـــوازش
شب شد و به ناچارگی
خواباند تن ِعریان ِ بی بغل
زنانگی
احساس بود ،آغوش خواست
تشنه بود، بوسه خواست
زنانگی یعنی حریص
حریص ِ دوست داشته شدن
       + نوشته شده در شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۰ ساعت 13:13 توسط نائله یـوسفی
        | 
       
   
	  کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.کامنت های تبلیغاتی حذف خواهند شد.